مسئله اینجاست که آیا صلح همانطور که روحانی در جمع خادمان قرآن گفت نتیجه استقامتی سختتر از جنگ و جهاد است یا اینکه نتیجه دنیاطلبی مردم و تن به جهاد ندادن آنهاست؟
سرویس سیاست مشرق - دولتها به عنوان قوه مجریه بایستی در حوزه اجرایی به کار خود بپردازند اما دیده میشود که برخی دولتها برای توجیه برخی از عملکردهای خود در جامعه که چندان مثمر ثمر نبوده دست به توجیهگری و ایدئولوژیسازی میزنند و به اصطلاح آسمان و ریسمان به هم میبافند.
در این خصوص حسن روحانی در مراسم تجلیل از خادمان قرآنی و مصادف با روز ولادت امام حسن مجتبی (ع) گفت: امروز روز بسیار مبارکی است چرا که امام حسن(ع) مظهر حلم و صبر بود. صبر و حلم برای صلح، سختتر از صبر و استقامت در میدان جنگ است.
وی افزود: صبر و حلم امام خمینی در دوران پایانی جنگ در پذیرفتن صلح به گونهای بود که کسانی که در متن امور بودند، میتوانند سختی این صبر و شجاعت را درک کنند.
روحانی گفت: تحمل صلح بسیار دشوارتر از جنگیدن است؛ امام(ره) برای دوران انقلاب و جنگ هرگز نگفت که جام زهر نوشیدم، اما در زمان صلح این مطلب را بیان کرد.
وی با اشاره به حدیثی از امام علی (ع) ادامه داد: مبادا روزی فرا برسد که ببینیم غیرمسلمانان بهتر از مسلمانان به معنا و مفهوم قرآن عمل میکنند.[۱]
این درحالی است که حسن روحانی پیش از این در کتاب « مقدمهای در تاریخ امامان شیعه» در تحلیل رفتار مردمان آن روزگار آورده است: « در مدائن، امام مجتبی «ع» مردم را در مسجد شهر جمع کرد و وقایع را برای آنها توضیح داد. خیانتها را گفت و افرادی را که در صحنه جنگ با دشمن، خیانت کرده بودند، معرفی کرد. رو به مردم کرد و اتمام حجت کرد. به مردم گفت: آیا برای ایثار و فداکاری و جانبازی و دادن خون، که برای شما عزت دنیا و آخرت است، آماده هستید؟ فرمود: اگر بایستید، خداوند شما را یاری می کند و ما پیروز میشویم و اگر آمادگی نداشته باشید، دنیای شما توأم با غم و اندوه و آخرت شما با مشکلات زیادتری توأم خواهد بود.» [۲]
وی افزود: «مردم چه جوابی به امام حسن «ع» دادند؟ گفتند: ما میخواهیم زنده بمانیم و زندگی کنیم. ما آمادگی برای جنگ و فداکاری نداریم. این پاسخ مردم در مسجد مدائن در محضر فرزند رسول خدا و عقب نشینی از صحنه فداکاری و ایثار بود که دست روی دست گذاشتن امام مجتبی «ع» را رقم زد. آنچه بعد به نام صلح لقب گرفت، چیزی بود که به دست مردم، در مدائن حاصل شد و نه به دست امام مجتبی در کوفه. ایثار مردم و فداکاری مردم و جهاد میتوانست سرنوشت دیگری را رقم بزند.»
به نظر میرسد دراین مطلب تناقضی آشکار وجود دارد. مسئله اینجاست که آیا صلح همانطور که روحانی در جمع خادمان قرآن گفت نتیجه استقامتی سختتر از جنگ و جهاد است یا اینکه بنا بر نوشتار حسن روحانی در کتاب مقدمهای بر تاریخ امامان شیعه نتیجه دنیاطلبی مردم و تن به جهاد ندادن آنهاست؟
سئوال اساسی دیگر این است که تبیین و تحلیل تاریخ و قیام و صلح امام حسن مجتبی (ع) بستگی به شرایط دارد و هر کسی بنا بر شرایط و منافع خود میتواند تحلیلهای گوناگونی از این واقعه عبرت آموز تاریخی بدهد یا اینکه تاریخ قابل تغییر است و مردمی که یک روز روحانی آنان را خائن مینامید امروز به الگو تمام عیار تبدیل شدهاند؟ این رفتار متناقض را چگونه میتوان توجیه و تفسیر کرد؟