یقیناً حضرت فاطمه سلام
الله علیها با این کارشان میخواستند باری دیگر همانند جریان فدک مبارزهای
را تازه با وصیّتنامه سیاسی خویش شروع کنند که ضربه سهمگینی به حکومت وقت
وارد سازند.
به گزارش خبرنگار
گروه فرهنگی خبرگزاری میزان
، حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ بعد از رحلت پدر گرامیشان مدت
اندکی در قید حیات بودند که مورخین با اختلاف این مدت را از 75 روز تا هشت
ماه ذکر کرده اند. در این مدت درباره اهل بیت پیامبر ـ علیهم السلام ـ و
مخصوصاً نسبت به حضرت علی ـ علیه السلام ـ و خانم فاطمه زهرا ـ سلام الله
علیها ـ ظلم های فراوانی روا داشته شد، از جمله غصب حق خلافت علی ـ علیه
السلام ـ و هجوم به درب خانه فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ[1] و موارد
دیگر که منجربه ناراحتی فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ نسبت به خلیفه اول و
وابستگانش شد و لذا در روزهای آخر عمرش به شوهر خویش وصیت می کند که بعد
از شهادت آن حضرت جنازه اش را شبانه دفن کند.[2]
در کتب فقهی اسلامی چه از اهل تشیع و چه از اهل تسنن موردی که دلالت بر منع
از دفن شبانه میّت شده باشد، وارد نشده و حتی نقل شده که برخی از صحابه از
جمله ابی بکر را هنگام شب دفن کرده اند[3] و همچنین از کتاب صحیح بخاری از
ابن عباس نقل شده که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بر مردی که در شب دفن
کرده بودند همراه صحابه نماز خواندند.[4] یعنی اینکه پیامبر با نماز
خواندن بر میّتی که شب دفن کرده اند و صحابه هم حضور داشته اند این عمل
(دفن شبانه) را منع نکردند، چرا که اگر این عمل مخالف اسلام و روش پیامبر ـ
صلی الله علیه و آله ـ می بود حتماً پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از
این کار منع می نمودند. پس منع نکردن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و
خواندن نماز بر آن میت و دفن شبانه میت مذکور در عصر پیامبر ـ صلی الله
علیه و آله ـ همه دلالت بر این مطلب دارد که این عمل خلاف شرع نبوده و حتی
مورد تأیید پیامبر بوده است. و بعد از پیامبر چنانچه گفته شد ابی بکر
(خلیفه اول) را نیز شبانه دفن کردند، پس دفن شبانه جسد حضرت زهرا ـ سلام
الله علیها ـ توسط علی ـ علیه السلام ـ خلاف سیره پیامبر ـ صلی الله علیه و
آله ـ نبوده و این ادعا بی مورد و باطل است.
دلیل دیگر بر اینکه دفن شبانه جسد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ
توسط علی ـ علیه السلام ـ خلاف سنت و سیره نبوی نبوده، این است که علی ـ
علیه السلام ـ بر وصیت همسر محترمه شان عمل نموده و در اسلام و سیره
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نه تنها از این گونه وصیت منعی نشده بلکه
ما در موارد متعدد این گونه وصیتها را شاهد هستیم.[5] در قران کریم[6] نیز
در موارد متعدد به وصیت کردن اشاره شده و از پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و
آله ـ نقل شده است که مؤمن هنگام مرگ باید وصیت نامه اش همراهش باشد[7]
حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ در بستر به حالت احتضار بسر
میبردند، علی ـ علیه السّلام ـ بر بالای بسترشان آمدند و بعد از صحبتهایی
که با همدیگر کردند، فاطمه ـ سلام الله علیها ـ اجازه خواستند تا چند وصیّت
به همسرشان علی ـ علیه السّلام ـ کنند.[8]
از جمله وصایای حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ به علی ـ علیه السّلام ـ این بود که گفتند:
اگر تا چند ساعت دیگر از دنیا رفتم، جنازهام را شبانه تشییع کن و
مراسم تشییع مرا اعم از غسل و کفن و نماز خواندن و دفن کردن را باید در
محیطی مخفی و پنهان انجام دهید و فقط به کسانی اجازه شرکت در تشییع دهید که
ظلم و جفا نسبت به من روا نداشتهاند.
و حتّی به یک نقل حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ تصریح کردند که
نگذارید ابیبکر و عمر بر من نماز بخوانند و در تشییع جنازه من شرکت کنند.
حال بحث در این است که علّت این اجازه ندادن حضرت بیانگر چیست؟
یقیناً حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ با این کارشان میخواستند
باری دیگر همانند جریان فدک مبارزهای را تازه با وصیّتنامه سیاسی خویش
شروع کنند که ضربه سهمگینی به حکومت وقت وارد سازند.[9]
فاطمه اطهر ـ سلام الله علیها ـ با وصیّت خویش افکار خفته مردم
مدینه را بیدار میساختند و توجه افکار عمومی را نسبت به پایمال کردن حقّ
خویش جلب میکردند.[10]
امیرالمؤمنین با عمل به وصیّت زهرا ـ سلام الله علیها ـ اذهان
جامعه را دچار شک و تردید کردند و مشروعیت خلیفه را زیر سؤال بردند و
مظلومیت زهرا ـ سلام الله علیها ـ را بیشتر آشکار ساختند و این سؤال را
همیشه برای همگان مطرح کردند که چرا قبر حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ
مخفی مانده است.
بدین طریق زمانی که حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ از دنیا رفتند
مردم سراسیمه به خانه آن حضرت میآمدند و منتظر بیرون آمدن جنازه بودند که
علی ـ علیه السّلام ـ به ابوذر گفتند: برو و با صدای بلند اعلام کن که
برگردند چرا که تشییع جنازه دختر رسول خدا به تأخیر افتادهاست.
مردم که متفرق شدند حضرت علی ـ علیه السّلام ـ با کمک اسماء بدن
حضرت را غسل و کفن کردند و در نیمه شب با عدهای از نزدیکان و یاران خویش
که عبارت بودند از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، عباس و زبیر و چند تن دیگر
به همراه علی ـ علیه السّلام ـ جنازه دختر رسول خدا را شبانه تشییع کردند و
شبانه به خاک سپردند و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ قبر فاطمه ـ سلام الله
علیها ـ را همسطح زمین کردند و حتی روایت شده در چند نقطه در بقیع، حضرت،
قبر درست کردند تا متوجه نشوند که قبر دختر رسول خدا کدام یک است و این
راز مخفی ماندن قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ برای همیشه مانده است و
کسانی هم که حضور داشتند دیگر بعدها محل اختفاء قبر فاطمه ـ سلام الله
علیها ـ را بیان نکردند.[11]
بنابراین علت، مخفی ماندن قبر آن حضرت را می توان در امور زیر خلاصه کرد:
1. اینکه، دشمنان و غاصبان حق آن مظلومه به قبر آن حضرت دسترسی نداشته باشند تا روزی در صدد نبش آن برنیایند.
2. اینکه، خود آن حضرت خواستند که شبانه و مخفیانه، دفن شوند که به تبع آن قبرشان مخفی بماند.
3. با توجه به محتوای وصیت ایشان در مورد دفن آن حضرت؛ می توان گفت
که می خواستند با این کار، افکار عمومی را بیدار کرده و مردم را نسبت به
ظلم حکام زمانشان نسبت به ایشان و علی ـ علیه السّلام ـ آگاه سازند و لذا
این سوال را که «چرا قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ مخفی ماند» برای همیشه
در اذهان مردم زنده نگه دارند.
پی نوشت:
1) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی،
تهران، نشر نی، چاپ دوم، 75، ج1، ص225. 2) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار،
بیروت، انتشارات مؤسسه وفاء، چاپ دوم، 1403، ج43، ص214.
3) بخاری، ابی عبدالله محمد بن اسماعیل بن ابراهیم، صحیح بخاری، بیروت، مکتبة البحوث و الدراسات دارالفکر، چاپ اول، 1418 ، ج1، ص379.
4) همان.
5) ر.ک: شهید ثانی، شرح لمعه، کتاب وصیة؛ وصیت دو گونه است، یک وصیت
مالیه است که مربوط به ماترک - اموال و دارایی اش- انسان بعد از مرگش می
باشد و دیگری وصیت عهدیه است که مربوط به کارهایی می شود که وصیت کننده
انجام آنها را از وصی خود می خواهد، مثل دفن جنازه در اماکن مقدس و یا
استفاده از کفن مخصوص که مشخصات منحصره دارد.
6) بقره/180 تا 182.
7) بخاری، صحیح بخاری، پیشین، ج 2، ص 191، و ابن قتیبه، السیاسة و الامامة، قم، راضی، 1388 ق، ص 12.
8) حجة اللّه النجفی الرضوی الامیری، احتجاج الزهرا فاطمه، انتشارات فروزان، چاپ دوم، ص210.
9) خشاوی، شهین، زندگانی سیاسی حضرت زهرا سلام الله علیها، تهران، نشر عابد، چاپ اول، 1378، ص 280.
10) عاملی، سید جعفر مرتضی، رنجهای زهرا سلام الله علیها، ترجمة محمد سپهری، قم، نشر ایام، چاپ اول، 1378، ص 223.
11) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ترجمة محمدجواد نجفی، انتشارات اسلامیه، 1354، جلد دهم، ص 195.