بصائر

فرهنگی ، سیاسی ، ورزشی ...

بصائر

فرهنگی ، سیاسی ، ورزشی ...

داستان زن فقیر

زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد.  ازاین عبارت زیبا خیلی لذت بردم: بودن کشتی درآب خطرناک نیست.. اما بودن آب درکشتی خطر داره. بودن مؤمن دردنیا خطرناک نیست..اما بودن دنیا درقلب مؤمن خطرداره. ! شایسته تامل هست.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.